به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، بیست و پنجم مردادماه سال 1358، روز جاودانگی شهیدی است که ما نامش را بیشتر، روی کودتایی ضد انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی شنیدهایم: کودتای «نوژه» که نام اصلیاش «نقاب» بود. اما این شهید سرافراز، یکسال قبل از این کودتا برای حفظ انقلاب و کشورش، جان فدا کرد و کمتر از خود او چیزی میدانیم: خلبان شهید «حسین نوژه» شهیدی که با دست قطع شده از اصابت گلوله به کابین و با زبان روزه، در رمضان خونین پاوه، جاودانه شد و امروز، روز پرواز آخرین و ابدی اوست.
تیزپروازی و آفاق، به زیر پر توست...
«محمد نوژه» در هشتم فروردینماه سال ۱۳۲۴ در تهران متولد شد. او پس از پشت سرگذاشتن دوران تحصیلی و دریافت مدرک دیپلم ریاضی، در سیزدهم مهرماه ۱۳۴۲ به استخدام نیروی زمینی ارتش درآمد. پس از گذراندن دورههای آموزش نظامی و دریافت درجه ستوان دومی، از آنجا که علاقه وافری به آموختن فن خلبانی داشت، داوطلبانه به نیروی هوایی انتقال یافت.
وی پس از طی آموزشهای نظامی و موفقیت در آزمونهای زبان انگلیسی و مهارتهای تخصصی و پشت سر گذاشتن دورههای آکادمی پرواز و پرواز مقدماتی با هواپیماهای «پاپ» و «اف -۳۳ » در دانشکده پرواز، ۲۵ مرداد ۱۳۴۹ بهمنظور تکمیل دوره خلبانی و پرواز با هواپیماهای پیشرفته جت شکاری، به کشور آمریکا اعزام شد.
نوژه در ادامه، پس از طی دورههای تکمیلی پرواز و گذراندن دوره سامانه کنترل اسلحه در آمریکا و پرواز با هواپیماهای «تی-۴۱»، «تی-۶»، «تی-۳۷» و «تی-۳۸» به مدت ۵۵ هفته و دریافت نشان خلبانی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و برای پرواز با هواپیمای «اف- ۴ » (موسوم به فانتوم) در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ به پایگاه سوم شکاری (شاهرخی) انتقال یافت و به جمع تیزپروازان نیروی هوایی پیوست.
متخصص در دانش و مهارت فنی، منضبط، مسئولیت پذیر
محمد نوژه در دوران خدمتیاش همواره فردی با انضباط و برخوردار از دانش پروازی و مهارتهای تخصصی و یکی از کارکنان ممتاز پایگاه به حساب میآمد به طوری که در بررسی خلاصه وضعیت خدمتی، در سالهای ۵۶ الی ۵۸ به عنوان افسری پرکار که روزانه بیش از ۱۲ ساعت وقتش را به امور عملیاتی میپردازد و دو مورد تشویقی به علت جدیّت در امور محوله، از وی یادشده است.
فرمانده گردان یکم شکاری و گردان ۳۱ پایگاه سوم شکاری، رئیس شعبه عملیات مشترک، معاون عملیاتی پایگاه ششم شکاری، معاون دایره عملیات و افسر ستاد عملیاتی پایگاه از جمله مسئولیتهای او بود.
چون تشنهام که آب زلال از تو یافتم...
نوژه انسانی متواضع و خوشبرخورد بود و در طول زندگیاش لحظهای از فرایض و احکام دینی غافل نبود. هیچگاه فریب مظاهر پر زرق و برق غرب را نخورد و در گفتگو با همکارانش از مظاهر فرهنگ غرب به شدت انتقاد میکرد. با اوج گیری نهضت عظیم اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، در سال۱۳۵۶، نوژه چون تشنهای که به آب زلال و گوارایی رسیده باشد جانی دوباره یافت.
از همان اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب، دشمن با تحریک گروهکها و ضد انقلاب داخلی در پی آن شد تا این نهال خدایی، برومند و بارور نشود. نوژه که دست دشمن را بیرون آمده از آستین احزاب و گروهکهای تجزیهطلب و برانداز میدید، به دفاع از دستآوردهای انقلاب همّت گماشت. در همین زمان که گروهکهای ضدانقلاب در شهرها و نقاط مختلف کشور در صدد بلوا و آشوب بودند و طرح و نقشه تجزیه ایران در سر میپروراندند و با این هدف به کشتار مردان و زنان و اطفال بیگناه میپرداختند، برای دفاع از کیان کشور، لحظهای آرام و قرار نداشت.
خبر کنیم جهان را، که جانفدای توایم...
در ۲۳مرداد ۱۳۵۸ مهاجمان مسلّح طرفدار حزب دموکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه با انواع سلاحهای سبک، سنگین و خمپاره انداز به شهر پاوه حمله کردند نیروهای ژاندارمری و نیرویهای مردمی و پاسداران انقلاب پس از یک روز مقاومت ناگزیر با ارسال پیامی در ۲۴ مرداد ۱۳۵۸ به مراکز فرماندهی خود، از سقوط شهر پاوه توسط مهاجمان مسلّح خبر دادند.
مهاجمان مسلح پس از محاصره و قطع کلیه خطوط ارتباطی و راههای زمینی و مسیرهای منتهی به شهر پاوه در ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ وارد آن شهر شدند و با استقرار در ارتفاعات مشرف به پاوه و همچنین تصرّف نقاط حساس شهر کنترل اوضاع را دراختیار خود گرفتند. هیاتی مرکب از دکتر مصطفی چمران (معاون نخست وزیر و وزیر دفاع وقت) سرتیپ ولیالله فلاحی (فرمانده نیروی زمینی) و ابوشریف (معاون عملیاتی سپاه) جهت بررسی اوضاع با سه فروند بالگرد که حامل مهمات و اقلام ضروری برای نیروهای ژاندارمری و سپاه بودند، بعداز ظهر ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ عازم شهر پاوه شدند.
درآن مأموریت پر مخاطره هلیکوپتر حامل دکتر چمران مورد اصابت گلوله واقع شد و در نتیجه وی در محاصره مهاجمان مسلّح گرفتار آمد و دوشادوش نیروهای ژاندارمری و پاسدار به مقابله و مقاومت در برابر مزدوران دشمن پرداخت.
عشق یعنی روزهی جان را به خون افطار کردن...
سرانجام در ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ سرگرد خلبان محمد نوژه به همراه ستوان یکم خلبان بشیر موسوی (کابین عقب) که به جهت پشتیبانی از بالگردهای نیروی زمینی ارتش و ستون اعزامی کرمانشاه به پاوه اعزام شده بود، پس از انجام عملیات، در حین انجام گشتهای هوایی هواپیما مورد اصابت آتشبار عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و هواپیما از کنترل خارج شد درحالی که دست راست خلبان کابین جلو در اثر اصابت گلوله به درون کابین قطع شده بود، متأسفانه هیچیک از خلبانان فرصت استفاده از صندلیپران را نیافتند و هواپیما به کوه اصابت کرد و در منطقه قشلاق بین پاوه و روانسر سقوط کرد و در روز ۲۱ ماه رمضان سرگرد خلبان محمد نوژه و بشیر موسوی، روزه را با خون خویش افطار کردند.
پس از شهادت محمد نوژه، به پاس قدردانی از زحمات او، به تصویب فرمانده کل قوا، امام خمینی (ره)، پایگاه سوم شکاری همدان به نام «شهید نوژه» نامگذاری شد.
نظر شما